پیرمردی که از افسردگی رنج میبرد، مرده پیدا شده و میران، خانهدارش، متهم به قتل میشود. یانگ سوونهو، وکیل مدافع میران، با تعجب متوجه میشود که تنها شاهد این جنایت دختر نوجوانی مبتلا به سندرم آسپرگر است.
یک پسر جوان متهم به قتل یک راهب است، و حقیقت در مورد این قتل، زیر چندین لایه دفن شده است.
«ماکس کیدی» (دنیرو) چهارده سال پیش به خاطر آزار و اذیت دختری شانزده ساله به زندان افتاده است. او پس از آزادی، برای انتقام سراغ «سام بودن» (نولتی)، وکیل دادگستری، می رود...
بریجت جونز بی نظم با یک وکیل دزد ملاقات می کند و خیلی زود وارد دنیای نقایص او می شود.