در تلاش برای یافتن جایگاه خود در دانشگاه آکسفورد، الیور کوئیک دانشجو خود را مجذوب دنیای جذاب و اشرافی فلیکس کاتن میبیند، کسی که او را برای تابستانی فراموشنشدنی به سالتبرن، املاک دَرَندَشت خانواده عجیب و غریبش، دعوت میکند.
کیوتو، دهه ی 1970. خوش نویسی (اوگاتا) در سالگرد تولد دخترش «ناگیکو»، با ظرافت پیام تبریکی را روی چهره ی او می نویسد. چند سال بعد، «ناگیکو» (وو) از این مراسم با شور و اشتیاقی فراوان یاد می کند و دنبال مرد عاشق خوش نویسی می گردد که از جسم او هم چون ورق کاغذی استفاده کند و با خطی خوش بر آن بنویسد...