ژوئن سال 1972، در ستاد فرماندهی دموکرات ها در دل مجموعه ی واترگیت درواشینگتن، پنج سارق با وسایل مدرن استراق سمع دستگیر می شوند و پی گیری ماجراتوسط دو گزارش گر روزنامه ی واشینگتن پست، «باب وودوارد» (ردفورد) و «کارل برنستاین» (هافمن) پس از چندی منجر به استعفای «رئیس جمهور نیکسن» می شود...
دنی ارچر (لئوناردو دی کاپریو) قاچاقچی الماس است. سالومون (دیجیمون هانسو) در معدن الماس کار اجباری می کند. فرمانده شورشیان سالومون را دیده است که الماسی بزرگ یافته است و فرزند سالومون را به اسارت گرفته است تا الماس را به دست اورد. مدی (جنیفر کانلی) خبرنگاری است امریکایی که در تلاش است تا موضوعی داغ بیابد. دنی به سالومون کمک می کند تا فرزندش را بیابد، سالومون به دنی کمک می کند تا الماس را بیابد، دنی به مدی کمک می کند تا خبر داغ را تهیه کند. مدی به هر دوی انها کمک می کند تا الماس و کودک را بیابند. فرمانده شورشیان نیز سر راه همه انهاست....
دو سرباز انگلیسی در هند تصمیم می گیرند از ارتش استعفا داده و به سرزمینی بروند که بعد از اسکندر هیچ سفید پوستی در آنجا پا نگذاشته است...
در زندانی مجهز که در یک آزمایشگاه پژوهشی ساخته شده، ۲۰ مرد را در برابر دستمزدی ۴۰۰۰ مارکی گرد هم می آورند تا ۱۲ تن از آنها نقش زندانی و ۸ نفر دیگر نقش زندان بان را ایفا کنند. زندانی ها به سلول هایشان هدایت می شوند و باید به مقررات زندان گردن نهند و نگهبانان نیز به وظایف خود (بدون اعمال خشونت) عمل کنند.
لاکپشتهای نینجا تلاش میکنند جهان را از چنگ اهریمنی که قصد نابودی دنیا را دارد نجات دهند.