«بلانش دی بویس»، که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده است، پس از اخراج از مدرسهای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش «استلا» به پیش وی و شوهر خواهرش «استنلی کووالسکی» میآید. استنلی که یک قمارباز است از بدو ورود بلانش سر ناسازگاری با وی دارد و از طریق یکی از دوستانش از گذشتهٔ بلانش باخبر میشود و ...
وقایع در طول یک شب آسیبزا در پاریس به ترتیب زمانی معکوس رخ می دهد ، زیرا الکس زیبا به طرز وحشیانهای مورد تجاوز و ضرب و شتم غریبهای در زیرگذر قرار میگیرد. دوست پسر و عاشق سابق او با استخدام دو مجرم ، امور را به دست خودشان میگیرند تا به آنها در یافتن تجاوزگر کمک کنند تا بتوانند انتقام دقیق خود را بگیرند. یک بررسی همزمان زیبا و وحشتناک از ماهیت مخرب علت و معلول و اینکه چگونه زمان همه چیز را از بین میبرد.
زندگی ایپسه، دختر ۱۹ سالهای که بهدلیل ضربه روحی نمیتواند از رختخواب خود بلند شود، مانند یک گیاه بیحرکت است. او بدون داشتن خانواده و هیچ سرنخی از تاریخچه مرموز خانوادهاش، کاملاً وابسته به همسایگانش زندگی میکند، اما در زیر آزار و نگاههایی که به او میشود احساس خفگی میکند که انگار چیزی قورت داده است. یک روز در میان زندگی روزمره جهنمیاش، غریبهای به خانهاش میآید.