در میانه جنگ ویتنام، کاپیتان ویلارد (مارتین شین) بر طبق فرمانی کاملاً سری از ستاد مشترک ارتش آمریکا به دنبال سرهنگ کورتز (مارلون براندو) متمرد که در جنگلهای سختگذر کامبوج پناه گرفته است میرود تا او را بکشد، اما... ...
تونی مونتانا (ال پاچینو) مهاجر کوبایی که به امریکا امده است با دوستش منی (استیون بائور) وارد دسته های مافیایی قاچاق مواد مخدر می شوند. او عاشق الویرا (میشل فایفر)، دوست دختر رئیسش، می شود. او به سرعت به قدرت می رسد و رئیسش را از سر راه کنار می زند. پس از ازدواج با الویرا با وارد کردن مستقیم کوکائین از کوبا یک امپراطوری بنا می کند. دوستان بلندپایه و با نفوذ او در کوبا به مشکلی بر خورده اند که حل ان را به تونی می سپارند اما تونی نمی تواند انرا مرتفع کند. منی بدون اجازه او و پنهانی با خواهر تونی ازدواج کرده است. تونی خواهرش را خیلی دوست دارد و اجازه نمی دهد هیچ مردی با او رابطه برقرار کند. همزمانی این اتفاقات برای تونی بسیار گران تمام می شود…
آخرین قسمت از سهگانه فیلمهایی در مورد مشغلههای جامعه فرانسوی، اینبار داستان در مورد یک مدل است که در میابد همسایهاش از تجاوز به حریم خصوصی مردم لذت می برد.
نه سال پیش، بین «جسی» و «سلین» یک رابطه عاطفی شکل گرفت و پس از آن قرار گذاشتند که شش ماه بعد یکدیگر را ملاقات کنند، ملاقاتی که البته هرگز اتفاق نیفتاد. اکنون جسی به خاطر کتاب جدیدش در اروپا به سر می برد، کتابی که در آن خاطراتش با سلین را بازگو کرده است و هنگامی که در یک کتاب فروشی کوچک در شهر پاریس حضور دارد بار دیگر با سلین رو به رو می شود و برای هر دو آنها احساسات گذشته دوباره تداعی می شود. البته جسی یک ساعت بیشتر فرصت ندارد چراکه باید به فرودگاه برود ولی از تمام این فرصت برای بودن در کنار سلین و صحبت کردن با او استفاده می کند...