مانتای سیاه، همچنان به دنبال انتقام مرگ پدرش است و استفاده از قدرت نیزه سه شاخه سیاه افسانهای، از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد تا آکوامن را یک بار برای همیشه شکست دهد. برای شکست دادن او، آکوامن باید به برادر زندانی خود، اورم، پادشاه پیشین اتلانتیس، بپیوندد تا اتحادی غیرمنتظره برای نجات جهان از نابودی غیرقابل بازگشت تشکیل دهد.
تنها بازمانده یک قتل عام دسته جمعی به خود قول می دهند انتقامش را از مهاجمان و مردی که همسرش را به قتل رساند بگیرد...
«سام ویتوسکی» اکنون اتوبوتها را به حال خود رها کرده و تصمیم گرفته یک زندگی معمولی داشته باشد. اما زمانی که ذهنش با علائم مرموزی پر میشود، «دسپتیکون» ها به دنبال او می افتند، و او بار دیگر به نبرد تبدیل شوندگان باز میگردد.