لنا یک ماما و متخصص زنان با استعداد است ، همسرش سرزه بازیگر تئاتر درام استانی است. آنها با یکدیگر نزدیک و ملایم هستند ، اما رابطه جنسی وجود ندارد. لنا مشکوک است که سرزه رابطه ای داشته اما بی سر و صدا. نگران است و حسادت خود را نشان نمی دهد. لنا به جای اینکه رابطه خود و همسرش را مرتب کند ، با آشنایان تصادفی شروع به خیانت می کند. کم کم زندگی موازی لنا از کنترل خارج می شود و زندگی اصلی او را تغییر می دهد.

حیواناتی که از باغ‌وحش بیرون آمده بودند حالا در تلاش برای بازگشت دوباره به نیویورک هستند، اما به طور اتفاقی سر از آفریقا در می‌آورند. جایی که الکس با خانواده خود ملاقات می‌کند و این شروع اتفاقات جالبی است که برای آن‌ها در ادامه داستان رخ می‌دهد…