«جك ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در امریکاست که در اقدامی خودسرانه تهاجمی هسته ای علیه شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند.

پانزده سال پس از قتل خواهرش در شب هالووین ۱۹۶۳، مایکل مایرز از یک بیمارستان روانی فرار می‌کند و برای کشتن مجدد به شهر کوچک هادونفیلد، ایلینوی باز می‌گردد.

«دنیل» مرد جوان نجیبی است که به تازگی با «جین» ازدواج کرده و هنوز در خانه‌ی پدرش زندگی می‌کند. بعد از مرگ پدرش، ترتیب دادن مراسم خاکسپاری با او می‌باشد. اما این مراسم آن‌طور که انتظار می‌رود برگزار نمی‌شود و ...