«پروفسور هنری هیگینز» (هریسن) با رفیق زبان شناسش، «سرهنگ پیکرینگ» (هاید-وایت) شرط می بندد که می تواند دختر گل فروش و عامی لندنی، «الیزا دولیتل» (هپبرن)، را به خانمی متشخص بدل سازد که فصیح و بلیغ حرف بزند...
شهادت "شوگرپس اوشی" خواننده زیبا ممکن است دوست پسرش "جو لیلاک" را که متهم به قتل است برای همیشه به زندان بفرستند."برترام پاتس" پروفسوری ساده لوح حین تحقیق برای یک مقاله با او آشنا شده و عشقی پرحرارت دنیای آنها را هم گره می زند...
داستان در شهر مخوف مالاریا میگذرد. این شهر، یک شهر کوچک و شاد بوده، اما دانشمندان دیوانه با اختراعات شیطانی شهر را در تاریکی و ترس همیشگی فرو بردهاند. دانشمندان تمام تلاششان بر این است که اختراعاتی ترس آفرین تر و اهریمنیتر ارائه دهند و مردم دوست دارند شاهد خشونت و ترس بیشتری باشند. دانشمندان هر کدام یک گوژپشت به عنوان وردست دارند که نام همگی آنها ایگور است. شخصیت اصلی هم ایگور است. وقتی رئیس ایگور طی یکی از آزمایشات احمقانهاش میمیرد ایگور به آرزویش میرسد و…