در سال اول ورود به دبیرستان، میکا تاهارا (یویی آراگاکی) تلفن همراه خود را گم می‌کند، اما بعداً با کمک یک تماس‌گیرنده ناشناس آن را در کتابخانه مدرسه پیدا می‌کند. در طول تابستان، میکا و تماس‌گیرنده مرموز به برقراری ارتباط ادامه می‌دهند و توافق می‌کنند که پس از شروع دوباره مدرسه، یکدیگر را ملاقات کنند. معلوم می‌شود که تماس‌گیرنده هیرو (هاروما میورا) است، پسری خلافکار که میکا در ابتدا از او می‌ترسد، کسی که با عکسی از آسمان در تلفن همراه خود، مدرکی دال بر هویت خود به‌عنوان تماس‌گیرنده نشان می‌دهد.

"بریزی" یک کولی نوجوان و خوشحال است.مردی او را سوار کرده و اقدام به اذیت و آزارش می کند اما او موفق به فرار می شود.او په به فرار گذاشته و وارد خانه مردی میانسال به نام "فرانک هارمون" می شود و...

در سال ۱۹۷۱ ، کارول و دلفین در پاریس همدیگر را ملاقات می کنند و عاشق یکدیگر می شوند. وقتی کارول دلفین را به مزرعه خانوادگی خود در لیموزین دعوت می کند ، این دو متوجه می شوند که لزبین و فمینیسم بودن در حومه شهر به همین راحتی نیست.