«فانی» (آلوین) و «الکساندر» (گوو) زندگی خوش و آرامی را با مادر و پدرشان، «اسکار» (ادوال) و «امیلی اکدال» (فرولینگ)، که در کار تیاتر هستند، می گذرانند. با مرگ پدر در اثر سکته ی قلبی و بعدتر ازدواج «امیلی» با یک کشیش خشک و مقرراتی به نام «اسقف ورگروس» (مالمسیو)، بچه ها آزادی و نشاط شان را از دست می دهند.

داستانی از عشق و درگیری در پاریس اشغالی، یک هنرپیشه زن که با یک صاحب تئاتر یهودی ازدواج کرده است، باید او را در حالی که هر دو کارشان را انجام می‌دهد، از دید نازی‌ها پنهان نگه دارد./. مترجم : shabnam_05