"لوک خوش شانس" کلانتر یک شهر شده و تبهکاران را بیرون می کند. پس از مدتی "برادران دالتون" از راه رسیده و تلاش می کنند سرخپوستان را برای شکستن پیمان صلح ترغیب کنند...