اسکیپر، کوالسکی، ریکو و پرایویت با عضویت در یک سازمان مخفی به نام باد شمالی مأموریت می‌یابند تا جلوی دکتر اوکتاویوس به راین بد ذات را که قصد نابودی جهان را دارد بگیرند…

آلوین و سیمیون و تئودور به میامی سفر می‌کنند تا مانع خواستگاری دیو از سامانتا شوند…

یک مار کبرای جوان با کمک گرفتن از دوست عقربش به بیابان سفر می‌کند تا عشق جدیدش را از دست مرد مارگیر نجات دهد…