"جزیرا" و دختر سیزده ساله اش "روزتا" از بمباران نیروهای متحدین در روم در دوران جنگ جهانی دوم می گریزند.آنها به دهکده ای که او به دنیا آمده سفر می کنند.در طول سفر و داخل دهکده مادر هر کاری از دستش بر می آید انجام می دهد تا از دخترش محافظت کند...

داستان این فیلم درباره «هیپاتیا» (ریچل وایس) بانوی ستاره‌شناس و فیلسوف در اسکندریه در دوران حکومت روم بر این سرزمین در قرن چهارم میلادی و رابطه او با دو رقیب عشقی، یکی برده‌اش «داووس» (مکس مینگلا) و دیگری اشراف‌زاده‌ای به‌نام «اریستس» (اسکار آیزاک) است. داووس از سویی عاشق بانوی خود شده و از سویی دیگر می‌تواند با پیوستن به طغیان مسیحیان به آزادی برسد. در کنار داستان رمانتیک فیلم، داستان تاریخی نیز روایت می‌شود.

در آینده‌ای نه چندان دور، یک گروه از خبرنگاران جنگی تلاش می‌کنند در حین گزارش حقیقت، زنده بمانند در حالی که ایالات متحده در آستانه‌ی جنگ داخلی قرار دارد.