ین فیلم روایتگر زندگی زن جوانی به نام جوی است که هفت سال قبل در سن ۱۷ سالگی توسط مردی که ادعا کرده بود سگ مریضش نیاز به کمک دارد ربوده شده و در یک آلونک (کانکس) حدوداً ۱۰ متری زندانی شدهاست و هیچ ارتباطی با دنیای خارج ندارد. وی در سال دوم حصر، از آن مرد، که از وی به عنوان «نیکِ پیر» یاد میکنند، صاحب یک پسر به اسم جک نیز شدهاست. در ابتدای فیلم، مادر و فرزند تولد ۵ سالگی جک را جشن میگیرند. در ادامهٔ فیلم از زبان جوی میشنویم که وی بارها قصد فرار داشته اما موفق به این کار نشدهاست. اما در نهایت مادر و فرزند موفق به فرار میشوند و نیک فراری شده اما اندکی بعد دستگیر میشود. حال میبایست آزادی مادر و پسر باعث شادی غیرقابل وصف آنها شده و از آزادی خود و دنیای بزرگ و رنگارنگ بیرون اتاق لذت ببرند اما هر انسانی هر جایی که باشد در حقیقت بهشت و جهنمی نیز درون خود دارد…
یک پسر هشت ساله باید فوراً دفتر دوستش را که به اشتباه برداشته به او بازگرداند، در غیر این صورت دوستش از مدرسه اخراج میشود...
داستان این فیلم که به ادعای سازندگان آن بر مبنای رویدادی واقعی ساخته شده، اوت ۱۹۸۶ (مرداد ۱۳۶۵) در دهکده ای کوچک در جنوب غربی ایران روی میدهد. زنی به نام زهرا (شهره آغداشلو) پیش یک خبرنگار فرانسوی که خودرو او هنگام عبور از روستا خراب شده می آید و برای او داستانی هولناک درباره خواهرزاده خود ثریا و از اتفاقی مرگبار که روی داده میگوید...
داستان زنی به نام سوده شریفزادگان است که در آستانه ازدواج مجددش با یک چالش سخت در زندگی شخصیاش مواجه میشود.
داستان فیلم روایتگر زندگی چند خانواده است که برای گذراندن تعطیلات به شمال کشور سفر کردهاند. دوستان احمد (شهاب حسینی) که پس از سالها زندگی در آلمان به ایران بازگشته، در تلاش هستند تا همسری را برای او بیابند. به همین خاطر، یک معلّم مهدکودک به نام «اِلی» (ترانه علیدوستی) با دعوت سپیده (گلشیفته فراهانی)، به همراه دیگران به این سفر آمدهاست. امّا پس از ناپدید شدن الی در ساحل دریا، ماجرا به یک تراژدی تبدیل میشود و هر کس در مورد این مسأله به قضاوت پرداخته و دیگری را مقصر میداند. تا آنجا که جمع به خاطر منافع خود زمانیکه نامزد جستجوگر الی در پی او از راه میرسد از حمایت الی دست کشیده و سپیده را مجاب مینمایند که تصویری منفی از الی ارائه دهد.
"بهزاد" مهندس عمرانی بدخلق است که برای ماندن بر بالین یکی از اقوام در حال مرگش به یک روستا می رود. در همین حین فیلم تلاش او برای کنار آمدن با مردم محلی و تغییر خلق و خویش را دنبال می کند...
فیلم به ترورهای سال ۱۳۶۰ به دست گروه منافقین میپردازد. این درگیریها پس از برکناری ابوالحسن بنیصدر به عنوان رئیس جمهور توسط مجلس شورای اسلامی شدت میگیرند. گروههای ضد حکومت مانند گروه سازمان منافقین دست به جنگ داخلی در ایران پس از برکناری ابوالحسن بنی صدر و ترورهای موفق مقامات ارشد حکومت میزنند. از سوی دیگر، سازمان اطلاعات کشور و اطلاعات سپاه با همکاری هم درصدد دستگیری اعضای گروه سازمان منافقین هستند…