جکی براون مهماندار هواپیمایی است که پول های یک فروشنده اسلحه را جابه جا می کند. وی در یکی از ماموریت های خود توسط دو نفر از مامورین پلیس دستگیر می شود. آنها از وی می خواهند که با آنها همکاری کرده و باعث دستگیری فروشنده اسلحه و در نتیجه آزادی خود شود. جکی می داند که درصورت لو دادن حتی نام رئیس خود، زنده نخواهد ماند. در این میان با مکس چری آشنا می شود که ضمانت وی را برای آزادی از زندان بعهده گرفته است. حال جکی باید نقشه ای برای رها شدن از دست مامورین پلیس و فروشنده اسلحه بیابد.
دونا از نشستن در یک تریلر در وسط صحرای نوادا و کار در فروشگاه سخت افزار خسته شده است. او تصمیمی خود به خود می گیرد: او می خواهد مهماندار شود. پس از توقفی سخت در یک خط هوایی کوچک، او برنامه آموزشی احتمالاً مشهورترین خطوط هوایی آمریکا را با دوستش کریستین تکمیل می کند. علیرغم مربی کاملاً دیوانه او، جان ویتنی، به نظر می رسد هیچ چیز مانع از صعود شدید او نمی شود. به جز کریستین، زیرا او از حسادت منفجر میشود و بدون چتر نجات، دونا را از اوج حرفهاش پایین میآورد. بهجای پرواز بینالمللی «پاریس فرست کلاس»، دونا فقط پروازهای داخلی کسلکننده را دریافت میکند. دونا شروع به تحقیق در مورد مشکلی می کند و از آشفتگی محسوس دوری نمی کند.../. مترجم : yavar.love