«پورتر» (گیبسن) را دوستش، «وال» (هنری)، به جریان سرقتی می کشاند. همه چیز به خوبی و خوشی سپری می شود تا این که «لین» (اونگر)، همسر «پورتر»، از پشت به «پورتر» شلیک می کند. در واقع پس از آن که «وال» عکس «پورتر» را هم راه زنی دیگر (بلو) به «لین» نشان می دهد، این دو برای کشتن «پورتر» زدوبند می کنند. با این همه پنج ماه بعد «پورتر» که تبدیل به یک دیوانه ی روانی تمام عیار شده، بر می گردد...
وقتی گروهی سارق بی رحم به مجللترین کشتی دنیا حمله می کنند،متوجه می شوند مسافران به شکل اسرارآمیزی ناپدید شده اند.اما آنها تنها نبوده و چیزی وحشتناک،نیرویی مرگبار از اعماق تاریک اقیانوس در کنار آنهاست...
وقتی اتوبوس تیمی از ورزشکاران دبیرستانی در کنار جادهای متروک زمینگیر میشود، حریفی را پیدا میکنند که نمیتوانند شکست دهند و ممکن است زنده نمانند. با نگاهی از روی گرسنگی از طریق پنجرههای اتوبوس مدرسه، هیولا بارها و بارها برمیگردد. اما وقتی هم تیمیها متوجه میشوند که در مورد اینکه به چه کسی حمله کند انتخابی است، توانایی آنها برای با هم ماندن به آزمایش گذاشته میشود - چرا که تهدیدی سیریناپذیر سعی میکند آنها را از هم جدا کند!