دو کلاهبردار به نام‌های تولیو و میگوئل با یافتن نقشه شهر افسانه‌ای الدورادو (شهر طلا) تصمیم می‌گیرند…

«کاکران» (کاستنر)، خلبان سابق نیروی هوایی برای گذران تعطیلات به مکزیک می‌رود. در آن جا «تیبی مندس» (کویین) قدرتمند و خشن که یک امپراتوری اختصاصی برای خود به راه انداخته، به گرمی از او استقبال می‌کند، چون خود را دوست و مدیون او می‌داند. با این همه «کاکران» و همسر «مندس» به یکدیگر دل می‌بندند و با هم فرار می‌کنند...

حیواناتی که از باغ‌وحش بیرون آمده بودند حالا در تلاش برای بازگشت دوباره به نیویورک هستند، اما به طور اتفاقی سر از آفریقا در می‌آورند. جایی که الکس با خانواده خود ملاقات می‌کند و این شروع اتفاقات جالبی است که برای آن‌ها در ادامه داستان رخ می‌دهد…

«اليوت وون» (پاکستن)، ميلياردي علاقه مند به کوه نوردي، «آني گارت» (تاني) را به خدمت مي گيرد تا هم راه هم قله ي «کي 2» در هيمالايا را فتح کنند. در ميانه ي صعود با تغييرات آب و هوايي، «آني» و «اليوت» و گروه شان غافل گير و در غاري اسير مي شوند. «پيتر» (اودانل)، برادر «آني» که در همان منطقه عکس برداري مي کرده، از ماجرا آگاه مي شود و به سرعت گروهي را براي نجات آنان گرد مي آورد...