هویان سوی چین (جت لی) استاد هنرهای رزمی و مامر پلیس چین برای همکاری با پلیس فرانسه، وارد پاریس می شود. ولی ناگهان با توطئه ای که همکار فرانسوی او (چکی کاربو) تدارک دیده شده بود، روبرو می شود…
پس از ۱۷ سال حبس، مایکل مایرز که اکنون مردی بالغ و خیلی خطرناکتر است از آسایشگاه روانی (جایی که از ۱۰ سالگی محبوس بوده است) فرار میکند و بلافاصله به هادونفیلد باز میگردد جایی که میخواهد خواهر کوچکترش، لاری، را پیدا کند. هر که از سر راه او رد شود در خطری مرگبار است.
«دکتر بیل کاپا» (ویلیس)، روانشناس مشهور که از خودکشی یکی از بیمارانش شوکه ودچار کوررنگی شده، به دیدار دوست روانکاوش، «باب مور» (باکولا) می رود. «باب» نیز او را به جلسه ی «گروه درمانی»اش دعوت می کند...
«رادی» (افلک)، خلافکار خرده پا، پس از آزادی از زندان خود را به جای هم سلولی فوت شده اش جا می زند تا بتواند با «اشلی» (ترون) - دوست دختری که او از طریق نامه نگاری پیدا کرده - همراه شود. همه چیز خوب پیش می رود تا این که «رادی» با «گابریل» (سینیسی)، برادر «اشلی»، آشنا می شود که قصد سرقت از کازینویی در میشیگان را دارد...