در تلاش برای یافتن جایگاه خود در دانشگاه آکسفورد، الیور کوئیک دانشجو خود را مجذوب دنیای جذاب و اشرافی فلیکس کاتن میبیند، کسی که او را برای تابستانی فراموشنشدنی به سالتبرن، املاک دَرَندَشت خانواده عجیب و غریبش، دعوت میکند.
«هلن لایل» (مدسن)، دانشجوی دکترای رشته ی مردم شناسی که پایان نامه ی تحصیلی اش درباره ی افسانه ی جانی مرموزی معروف به «آبنبات فروش» و جنایت های او در حدود سال 1890 است، با وقوع یک رشته قتل های همانند در ناحیه ی جنایت خیز کابرینی گرین شیکاگو، به آن جا می رود و گفته های اهالی منطقه را مبنی بر این که این جنایات را «آبنبات فروش» مرتکب شده، منطقی می یابد.