شاهزاده «آن»، مشغول سفر به کشورهای مختلف اروپایی است و در آخرین سفرش، به کشور ایتالیا و شهر رُم وارد میشود. او از برنامههای روزانه، کاملا خسته شده و دوست دارد یک زندگی پر از شور و شوق را تجربه کند. همین انگیزه باعث میشود، شبانه، قصر را ترک کرده و بیخبر وارد شهر رُم شود.
یک سرباز یتیم، زندگی ستوان رام پس از دریافت نامهای از دختری به نام سیتا تغییر میکند. او دخنر را ملاقات میکند و عشق بین آنها شکوفا میشود. وقتی او به اردوگاه خود در کشمیر باز میگردد، نامهای برای سیتا میفرستد که به دست او نمیرسد.
اقتباسی از فیلم معروف موزیکال "داستان سمت غربی" که در 1957 ساخته شد. داستان در مورد عشق ممنوعه و دشمنی بین "ژتس" و "کوسه ها"، دو گروه نوجوان خیابانی است که پیش زمینه نژادی متفاوتی با یکدیگر دارند.