دکتر هاوارد سرپرست یک کلینیک است که کار آن پاک کردن آن دسته از خاطرات افراد است که دوست ندارند آنها را در ذهن خود داشته باشند. کلینیکی که اغلب زوجها خصوصاً در روزهای نزدیک به ولنتاین به آن مراجعه می‌کنند تا خاطرات بدی را که از هم در ذهن خود دارند پاک کنند. تکنیسینهای کلینیک ابتدا مکان خاطرات مورد نظر را که به صورت لکه‌های روشنی روی مغز نمودار می‌شود، شناسایی کرده و سپس به محو کردن آن لکه‌های نور می‌پردازند. ابتدا کلمنتاین و سپس جول آگاهانه تصمیم به پاک کردن خاطرات مشترکشان می‌گیرند، اما حتی بعد از فراموشی یکدیگر....

شیکاگو، سال ۱۹۱۶. «بیل» (گیر) از دوزخ شهرهای صنعتی می گریزد و هم راه خواهر کوچکش «لیندا» (مانتس) و محبوبه اش «ابی» (آدامزا) که او را هم برای «امنیت» بیش تر خواهر خود معرفی می کند، با قطار به سمت جنوب حرکت می کند...

فیلم "چشمان کاملا بسته" آخرین اثر کوبریک پیش از مرگ وی بود. که بسیاری از منتقدین این فیلم را شاهکار کوبریک معرفی می کنند. فیلمنامه این فیلم بر اساس رمان "ترامنول" Traumnovelle ("داستان خیال") اثر "آرتور اِشنیتزِر" نوشته شده است. "نیکول کیدمن" و "تام کروز" بازیگر های اصلی آن هستند و در زمان ساخت فیلم هنوز طلاق نگرفته بودند. کوبریک تنها بعد از اولین روایت ویرایش فیلم مرد و از اونجایی که کوبریک مردیست که از تکرار و کار زیاد کار عالی می سازه ، تمام منتقدین اتفاق نظر دارند که قطعا او پیش ازمرگش تغییرات چشم گیری در فیلم میداد. اما با تمام این نقد ها فیلم بدون هیچ دستخوشی منتشر شد و نظر کمپانی برادارن وارنر این بود که به کار کوبریک نباید دست زد.

فیلم نامه این فیلم را جف گراس بر اساس کتابی به همین نام از نویسندهٔ فرانسوی پاسکال بروکنر نوشته است. ـ داستان: زوج انگلیسی رسمی و متشخص، نایجل و فیونا برای هفتمین سالگرد ازدواج خود تصمیم گرفته‌اند که به هند بروند. آنها قرار است با کشتی به استانبول بروند. در طول سفر با زوجی دیگر آشنا می‌شوند؛ میمی زن اغواگر فرانسوی و شوهر آمریکایی فلج او اسکار که نویسنده‌ای شکست‌خورده است. در طول سفر نایجل داستان رابطهٔ اسکار با میمی را از زبان اسکار می‌شنود.