اسکوبی دوو و صاحبش به یک تور مسافرتی می‌روند؛ غافل از اینکه صاحب تور، یک شکارچی برفی است و این دو را به عنوان طعمه انتخاب کرده است؛ ولی در این بین، آن‌ها به جای اینکه طعمه او شوند، وارد ماجرای عجیبی می‌شوند و تنها با کمک دوستانشان می‌توانند از این مهلکه نجات پیدا کنند ...

مردی که قرار است مرگش به زودی فرا برسد، در آخرین روزهای عمرش تصمیم می گیرد با تمام دوستان قدیمی اش، معشوقه هایش، همسر سابقش، و همینطور پسرش تجدید دیدار کند...

شکر و ادویه : دایان، یکی از پنج تشویق کننده که بهترین دوستان هستند، عاشق یک ستاره فوتبال از همان مدرسه می شود و با او می خوابد. دایان به لطف یک رابطه عاشقانه که ناگفته نماند، به طور غیر منتظره باردار می شود. تشویق‌کننده‌ها که به دلیل موقعیت ناگهانی او بیشتر متحد شده‌اند تا پراکنده شوند، مشغول کمک به دایان هستند. دوستان ناگهان با هم مشغول شدند و نه تنها بر درس خواندن تمرکز کردند، بلکه به تمرین تشویق کردن و آموزش تنفس لماز برای زایمان سالم پرداختند. دایان که همزمان با ادامه تحصیل خود را برای پدر و مادر شدن آماده می کند، در نهایت از فشار مالی رنج می برد، اما طاقت گفتن این موضوع را به شوهرش ندارد و به تنهایی درگیر نگرانی های خود می شود. او و دوستان شجاعش نقشه ای دیوانه وار برای دزدی از یک بانک برای نجات آینده نوزادشان در نظر می گیرند. از این نقطه به بعد، سرقت خطرناک بانک از پنج تشویق کننده کودکانه که رویای جنایت کامل را در سر می پرورانند، آغاز می شود..../. مترجم : shabnam_05