ابونی جکسون، مادری مجرد که با شیاطین شخصی خود دستوپنجه نرم میکند، برای شروعی تازه خانوادهاش را به خانه جدیدی منتقل میکند. اما زمانی که رخدادهای عجیب در داخل خانه باعث برانگیختن شک سازمانِ حمایت از کودکان را برمیانگیزد و تهدید به از هم پاشیدن خانواده میکند، ابونی خیلی زود خود را در نبردی برای زندگیاش و روح فرزندانش گرفتار میبیند.
بعد از اینکه پدر یک زن جوان به طرز مرموزی فوت می کند، او به خانه روستایی پدرش باز می گردد و یک طلسم را در خانه پدرش کشف می کند که با سحر و جادوی محلی در ارتباط است. او بزودی متوجه می شود که این طلسم دارای قدرت های تاریک است و می تواند بزرگترین آرزوی او را برآورده کند اما با این کار، او دو شیطان مرگبار را آزاد می کند…