فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه می‌دهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان می‌کند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری می‌کنند و...

نیروهای سائورون رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آورده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیده‌اند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت موردور می روند. متحدان جدیدی به آراگورن، و مری و پی‌پین پیوسته‌اند، و آن‌ها باید از روهان دفاع کرده و بر آیزنگارد بتازند. در همین حال سائورون در حال پایه‌ریزی یک حمله بزرگ به گاندور است، و جنگ حلقه در حال آغاز می باشد.

بشریت به شیء مرموز و قیمتی در زیر سطح ماه که توسط کامپیوتر هوشمند H.A.L. 9000 در حال ماموریت کشف می شود، بر میخورد...

در فیلم «نابودگر ۲: روز رستاخیز» باری دیگر یک شکارچی از زمان آینده، برای شکار جان کارنر به زمان فعل می آید. از زمان هولوکاست اتمی سال ۱۹۹۷ توسط ماشین ها و علیه انسان ها، تنها یک مرد باقی مانده که می تواند در وضعیت بحرانی انسان ها تغییری به وجود آورد و او کسی نیست جز جان کارنر که در این فیلم یک نوجوان بیشتر نیست اما قرار است در آینده و پس از فاجعه مذکور، رهبری انسان های باقی مانده در برابر ماشین ها را عهده دار باشد.

دههٔ ۱۹۳۰ مأموران اطلاعاتی به باستان‌شناس و ماجراجوی آمريکايی، «اينديانا جونز» (فورد)، می گويند که «هيتلر» در پی يافتن "صندوق مقدس" گم شده است تا از آن برای مقاصد سلطه جويانه اش استفاده کند. آنان از «جونز» می خواهند تا صندوق را پيدا و به آمريکا بياورد.

در آینده‌ای بسیار دور، بخش بزرگی از جهان توسط جنگل‌هایی با گیاهانی که مانند قارچ‌های سمی هستند و از خود گازی بسیار سمی پخش می‌کنند بلعیده شده است. انسان‌هایی که باقی مانده‌اند نزدیک این قارچ‌های سمی و هیولاهای حشره مانند بسیار بزرگی که این جنگل‌ها زیستگاه آنها است، زندگی می‌کنند. یکی از حکومت‌های انسان‌ها به نام دره باد است که در صلح و آرامش زندگی می‌کنند آنها پرنسس خود بنام Nausicaa و پدرش که پادشاه این کشور است را بسیار دوست می‌دارند، اما آرامش آنها زمانی که با دسیسه‌های کشور همسایه که کشوری بزرگ و طالب جنگ است رو به نابودی است. اما Nausicaa پتانسیل‌های پنهانی دارد که ممکن است سرنوشت این سرزمین را تغییر دهد.

«ایندیانا جونز» (فورد) پروفسور باستان شناسی است که برای برگرداندن اشیای تاریخی به موزه‌ها می‌جنگد. مجموعه داری ثروتمند به نام «والتر» (گلاور) به او می‌گوید که پدرش «دکتر جونز» (کانری) متخصص قرون وسطی، در میانه‌ی جست و جو برای یافتن جام مقدس ناپدید شده است و «ایندی» سعی می‌کند جای او را پیدا کند.

«مارتی مک فلای» که به تازگی از گذشته برگشته دوباره توسط «دکتر امت» به اینده فرستاده میشود تا از به زندان افتادن پسرش در اینده جلوگیری کند اما متاسفانه اوضاع خراب تر میشود...

جیمز کول (ویلیس)، یک زندانی حکومتی است که در سال ۲۰۳۵ به شرطی با آزادی اش موافقت می شود که به زمان گذشته برگردد و مانع گسترش یک بیماری ویروسی شود. این بیماری باعث نابودی بیش تر مردم کره ی زمین شده و به خاطر آلودگی هوا، بازماندگان در زیرزمین زندگی می کنند.

امريکاي مرکزي. «سرگرد آلن شيفر» (شوارتسنگر) و تيم ورزيده ي سربازان منتخبش مأموريت مي يابند تا چند سرباز اسير ارتش امريکا را نجات دهند. در جنگل هاي انبوه، حادثه هاي عجيبي اتفاق مي افتد. موجودي نامرئي و ناشناخته، که از سياره اي ديگر به زمين آمده، افراد را يکي يکي شکار و سربه نيست مي کند.

در سال ۱۹۹۵ «مارتی مک فلای» یک نامه از دوست خود «دکتر امت براون» دریافت میکند، و محتویات نامه به مارتی کمک میکند که ماشین زمان را پیدا کند. مارتی با استفاده از ماشین زمان به غرب قدیم میرود و توجه میشود که دوستش به دست ارازل و اوباش افتاده است و ...

بروس (جیم کری) زندگی خود را متوسط ارزیابی کرده و از آن گله مند است. در یکی از روزها بدشانسی زیادی به سراغ او می آید و پس از اخراج از محل کار و ....او شروع به شکایت از خدا می کند و خدا نیز در قالب یک مرد (مورگان فریمن) در برابر او ظاهر می شود و به او می گوید که قصد دارد برای مدت کوتاهی تمام قدرتهای بی انتهای خود را به بروس بدهد تا...

لس آنجلس، سال 1997. «کارآگاه هریگان» (گلاور) و گروه ضربت ضد مواد مخدرش، در میانه‌ی زدوخورد شدید بین دارو دسته‌ی قاچاقچی‌های جاماییکایی و کلمبیایی گیر افتاده‌اند. هنگام درگیری با دارو دسته‌ی کلمبیایی‌ها، موجود مرموزی وارد صحنه می‌شود و قاچاقچی‌ها را قتل عام می‌کند. جاماییکایی‌ها با استفاده از این فرصت، به رئیس قاچاقچی‌های کلمبیایی حمله می‌کنند ولی آنان نیز به دست آن موجود نیمه نامرئی به قتل می‌رسند...

دکتر «هنری ایندیانا جونز» باستان شناس معروف، پس از سال ها، برای برملا کردن رازی که در پس یک شی باستانی معروف به جمجمه بلورین است، دوباره وارد عمل می شود.