پانزده سال پس از قتل خواهرش در شب هالووین ۱۹۶۳، مایکل مایرز از یک بیمارستان روانی فرار می‌کند و برای کشتن مجدد به شهر کوچک هادونفیلد، ایلینوی باز می‌گردد.

هنگامی که یک قربانی قتل جدید با تمام نشانه‌های طرز کار جیگساو کشف می‌شود، کارآگاه اریک متیوس تحقیقات کاملی را آغاز می‌کند و جیگساو را با کمی تلاش دستگیر می‌کند. اما برای جیگساو، گرفتار شدن تنها بخشی دیگر از نقشه اوست. هشت نفر دیگر از قربانیان او در حال حاضر برای زندگی خود می‌جنگند و اکنون زمان آن رسیده است که متیوس به بازی بپیوندد.

تولد ۲۱ سالگی الکس است، اما او در نوبت آخر شب در شهربازی سرپوشیده گیر افتاده است. دوستانش تصمیم می‌گیرند او را غافلگیر کنند، اما یک قاتل نقاب‌دار که لباس میکی ماوس پوشیده، تصمیم می‌گیرد بازی خودش را با آنها شروع کند که الکس باید از آن جان سالم به در ببرد.