زویی میلر، یک متخصص رایانه فوق‌العاده باهوش که علاقه‌ای به عشق پرشور ندارد، وقتی زک، ستاره فوتبال مدرسه، دچار فراموشی می‌شود و زویی را با دوست دخترش اشتباه می‌گیرد، زندگی‌اش زیر و رو می‌شود.

بیهتر، که از عشق ناامید است، عدنان، یک مرد مسن ثروتمند و مورد احترام را راهی برای خروج از باور رایجی می‌بیند که جامعه و مادر مادی‌گرایش به او داده‌اند. اما به‌زودی متوجه می‌شود که از توجه او راضی نیست و نیازهای دیگری دارد.