داستان رویای یک نوجوان دوازده ساله برای تبدیل شدن به بزرگترین ابرشرور جهان...

ماجرای یک سارق حرفه ای بنام “دبی اوشن” را روایت میکند که قصد دارد با جمع کردن یک گروه خبره، سرقتی غیرممکن از “مت گالا” که یکی از بزرگترین کمپانی های مراسم مد و لباس است، رقم بزند، اما…

برادران پوسوم کراش و ادی به دنبال یافتن مکانی برای خود هستند، اما خود را در دنیای گمشده گرفتار می‌بینند. آنها توسط راسو باک وایلد نجات می‌یابند و با هم ماموریتی را برای نجات دنیای گمشده از سلطه دایناسورها آغاز می‌کنند.

بچه گربه‌ای سر راهی توسط مرکز نگهداری کودکان بی‌سرپرست شهر سنت ریکاردو پیدا شده و بزرگ می‌شود. این بچه‌گربه در این مرکز با یک تخم‌مرغ به نام هامتی الکساندر دامتی آشنا می‌شود و با یکدیگر پیمان برادری می‌بندند. از همان کودکی آن دو در جستجوی لوبیای سحرآمیز بودند و برای به‌دست آوردن آن دست به هر کاری از جمله سرقت‌های کوچک و سر انجام بزهکاری می‌زدند.

اسکیپر، کوالسکی، ریکو و پرایویت با عضویت در یک سازمان مخفی به نام باد شمالی مأموریت می‌یابند تا جلوی دکتر اوکتاویوس به راین بد ذات را که قصد نابودی جهان را دارد بگیرند…