آخرین قسمت از سری فیلمهای هری پاتر، در جایی آغاز میشود که هری، رون و هرمیون به دنبال یافتن و نابود کردن سه هورکراکس باقی ماندهی ارباب تاریکی هستند، اشیاء جادوییای که عمری جاویدان را برای او به ارمغان آوردهاند. اما با آشکار شدن یادگاران مرگ، و اطلاع یافتن لرد ولدمورت از هدف هری و دوستانش، نبرد عظیمی آغاز میشود.
ولدمورت قویتر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست. هری، رون و هرمیون تصمیم گرفتهاند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.
داستان فیلم درباره شاگرد یک جادوگر است که خیلی دوست دارد به یک جادوگر واقعی تبدیل شود. فیلم درباره زمان جنگ جهانی دوم میباشد. زمانی که سربازان انگلیسی به آلمانیها هجوم بردند. در آن هنگام، سه کودک برای اقامت نزد این زن جادوگر رفته و در پی آن که فهمیدند او یک جادوگر است، به او علاقهمند شدند. همچنین این زن جادوگر که بهوسیلهی یک مرد و کتابهایش، جادوگری را میآموزد طی اتفاقاتی متوجه میشود که سرش کلاه رفته است. به این ترتیب که او تختخوابی را جادو میکند و …
بچه گربهای بیخانمان به نام اولیور در خیابانهای نیویورک سرگردان است و به گروهی از سگهای بیخانمان که از دیگران دزدی میکنند میپیوندد. در این دنیای تبهکارانه او با دختری ثروتمند به نام جنی آشنا میشود و زندگیاش برای همیشه تغییر میکند…
ظهور لیکانها، حکایت از داستانی در قرون وسطی دارد که در آن دو دسته اشرافی خون آشامان و لیکانها با یکدیگر درگیر می شوند، یک مرد جوان از لیکانها بنام «لوشن» (شین) در مقابل رهبر قدرتمند خون آشامان به نام «ویکتور» (نایی) بپا می خیزد و او در این راه از عشق پنهانیش «سونجا» (میترا) که یکی از خون آشامان است یاری می طلبد اما...