«دون دیه گو د لاوگا» یا همان «زورو» (هاپکینز)، پس از قتل همسر و تصاحب دخترش، «النا» به دست دشمن و رقیبش، «دون رافائل مونته رو» (ویلسن)، میخواهد از او انتقام بگیرد. پس از تحمل بیست سال زندان، قهرمان افسانهای یک جوان گم نام و کم تجربه به نام «الخاندرو موری یتا» (باندارس) را تربیت میکند تا با «مونته رو» رو به رو شود.
"لیون گولتیر" از کشوری خارجی وارد آمریکا می شود.او برادر خود را بین مرگ و زندگی و همسر او را بی پول پیدا می کند.برای بدست آوردن پول او تصمیم می گیرد وارد مسابقات بسیار خطرناکی شود...
دانشمندي به نام «پيتن و ستليک» (نيلسن) روي فرمول تهيه ي نوعي پوست مصنوعي کار مي کند. تبهکاران آزمايشگاه «پيتن» را منفجر مي کنند، اما او که به طور معجزه آسايي از مرگ نجات يافته و بر اثر سوختگي ناشي از انفجار سخت کريه المنظر شده، با تهيه ي نقاب هايي از پوست مصنوعي در پي گرفتن انتقامي سخت بر مي آيد.
"جک کوئین" مامور ضد تروریستی هدف خود "استاورس" را در آخرین ماموریت خود گم می کند.او به "کلونی" گروهی از آدمکشانی که همه تصور می کنند مرده اند فرستاده می شود.او از آنجا فرار کرده و به کمک "یاز" یک دلال اسلحه به دنبال آخرین ماموریت خود می رود...