نمونهاى از وسترنهاى عظيم و جاه طلبانه و از آن فيلمهايى كه وايلر را محبوب كمپانىهاى فيلمسازى بلند پرواز كرد . بازىها درخشان است و به ويژه هستون چنان قابليتهايى را نشان داد كه وايلر او را به ستارهى فيلم بعدىاش، بنهور (1959) ، تبديل كرد. ـ برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد Burl Ives در اسکار و گلدن گلوب 1959 و نامزد یک جایزه دیگر اسکار ـ داستان: «جيمز مكى» (پك)، ناخداى سابق، به غرب آمده تا با «پاتريشا تريل» (بيكر) ازدواج كند و در مزرعهى پدر «پاتريشا»، «هنرى تريل» (بيكفورد) زندگى كند، ولى از سركارگر مزرعه، «استيو ليچ» (هستون) خوشش نمىآيد.....
«هومر» (داگلاس) گلهدار پیر در ادارهى امور مزرعهى خود دچار مشكل است و «هاد» (نیومن)، پسر بىبند و بارش، به جاى كمك به او به دنبال نوش خوارى و زنان است...
"تاو جکسون" پس از تحمل زندان به مزرعه خود بازمی گردد. سه سال قبل "فرانک پیرس" تاجری فاسد او را به زندان فرستاده و طلاهایش را سرقت کرده. "جکسون" با "لومکس" مردی که پنج سال قبل به او شلیک کرده معامله می کند تا محموله طلای "پیرس" را بربایند...
مزرعه "مک کندل" توسط گروهی از جنایتکاران خطرناک که به وسیله "جان فین" رهبری می شوند مورد حمله قرار می گیرد.آنها "جیکوب" کوچک را ربوده و درخوست یک میلیون دلار پول برای آزادی اش می کنند.تنها یک مرد به اندازه کافی باهوش و قدرتمند است که بتواند او را نجات دهد و او کسی نیست جز "بیگ جک"...
جورج واشنگتن مکلینتوک، شخصی فروتن که با دوستان و دشمنان خود به طور یکسان رفتار می کند، همچنین با فقرا و رعیت ها مثل آدم های ثروتمند و درباری. او بسیار مضطرب است زیرا دخترش "بکی" دو سالی است که برای تحصیل از او دور شده است و...
وقتی یک غریبه وارد شهری غربی می شود،اطلاع پیدا می کند گله داری که در جستجوی اوست به قتل رسیده.بعدها او متوجه می شود مردم شهر رفتار عجیبی داشته و با برخی از آنها به مشکل بر می خورد...