داستان فیلم درباره دو تردست در سالهای نخست قرن بیستم است. آلفرد بوردن (کریستین بل) و روپرت انجییر (هیو جکمن) دو دوست که در جوانی کار شعبدهبازی را با هم آغاز کردهاند با مرگ همسر روپرت در یکی از شعبدهبازیها به دشمنانی سخت بدل میشود. سالها میگذرد آنها تبدیل به شعبدهبازانی نامی میشوند که در کنار تلاش برای بهتر شدن در کارشان، سعی میکنند از اسرار کار دیگری آگاه شوند و انتقام گذشتهها بگیرند. پای دانشمندانی همچون تسلا نیز به این رقابت باز میشود با اختراعاتی میان علم و جادو…
راجر تورنهیل (گرانت) مدیر تبلیغاتی موفق اما خودخواه، روزی با مأموری مخفی بهنام «جرج کاپلان» اشتباه گرفته میشود. اشتباهی که منجر به کشانده شدنش به دنیائی از مخاطرات و دسیسه ها شده و او را وا میدارد برای حفظ جان خود ـ در حالی که به پلیس هم نمیتواند متوسل شود ـ تمام کشور را زیر پا بگذارد. در طول این مسیر رهآورد او عشقی تازه به زنی به نام «ایوکندال» (سینت) است.
کامرون پو که یک تفنگدار با افتخار در ارتش امریکا می باشد پس از اینکه برای دفاع از همسرش در یک نزاع با فردی مست وی را به قتل می رساند محکوم به حبس می شود . پس از هشت سال او آزاد شده و برای دیدن همسر و دخترش که تاکنون او را ندیده است به خانه خواهد رفت . هواپیمایی که او را به مقصد می برد یک هواپیمای ترابری است که یکسری قاتلین و تبهکاران حرفه ای توسط آن به زندانی با امنیت بسیار بالا در لوسیانا منتقل می شوند . پس از یک نقشه موفقیت آمیز ، تبه کاران با رهبری( سایروس) موفق می شوند کنترل هواپیما را بدست بگیرند و آنرا بسمت لوس آنجلس ببرند تا از آنجا با یک هواپیمای دیگر به یک کشور خارجی بگریزند . مقامات عالی رتبه پلیس تصمیم دارند هواپیما را در هوا منهدم کنند اما یک مارشال پلیس به اسم (وینس لارکین) راه حل دیگری سراغ دارد که این راه حل متوقف کردن تبهکاران به کمک کامرون پو است...
فضاپیمای "الن ریپلی" در مسیر فرار از سیاره بیگانه ها دچار سانحه ای می شود و در زمانی که منتظر است تا برای نجات به سراغش بیایند، دلیل این یانحه را متوجه شده و می فهمد که یک بیگانه در طول این سفر با او همراه بوده و...
«ژنرال پرز» (هدایا)، فرمانده فضاپیمای «اوریگا»، باکمک هفت افسر دانشمند و چهل و دو خدمه در پی استفاده از «بیگانه» هاست. «الن ریپلی» (ویور) دویست سال پیش با فداکردن جان خود جلوی تکثیر «بیگانه» ها را گرفته است، اما حالا در اوریگا از طریق نمونه های خونی که از او باقی مانده، شبیه سازی می شود تا به یک «ملکه ی بیگانه» دست رسی پیدا کنند
داستان مردی ثروتمند و بلند پرواز به نام چارلز بیشان ویلند را روایت میکند که بودجه ی زیادی را برای سفر به قطب جنوب جهت پیداکردن منبع حرارت هایی که به اطراف پخش می شود را پیداکند. او در آنجا با مردی به نام الکسا وودز آشنا می شود و متوجه می شوند که بیگانگانی که به شکارچی معروف اند، در انجا مستقر شده اند و به آدم خواری می پردازند. اکنون چارلز بیشاب قصد دارد این موضوع را به همه گزارش دهد و سایر افراد را از وجود بیگانگان بر روی زمین اگاه سازد ولی …
ری والر بازیکن سابق بیسبال که بهدلیل یک بیماری فرساینده مجبور به بازنشستگی زودهنگام شده است بههمراه همسر و دو فرزندش به خانه جدیدی نقل مکان میکند. او امیدوار است که استخر حیاط پشتی برای بچهها سرگرم کننده باشد و تندرمانی برای خودش فراهم کند. با این حال، یک راز تاریک از گذشته خانه بهزودی نیروی شرورانهای را آزاد میکند که خانواده را به اعماق وحشت گریزناپذیر میکشاند.
هنوز همه ی بیگانگان از زمین نابود نشده اند، بلکه یک بیگانه در زمین مخفی شده است و در حال تولید مثل برای حمله ای همه جانبه به زمینیان است. از طرفی دیگر درندگان و غارتگران قصد دارند که به تضاد دیرینه خود با بیگانگان برای همیشه پایان دهند و طی حمله ای گسترده بیگانگان باقی مانده را نابود کنند ولی …
مگامایند که اکنون به عنوان مدافع مترو سیتی شناخته میشود، تیم جدیدی تشکیل میدهد تا جلوی نقشههای شیطانی هم تیمیهای شرور سابق خود را بگیرد اما…