«ایریس» عاشق مردی شده که قصد ازدواج با زن دیگری را دارد. در این بین٬ «آماندا» فهمیده است که مردی که با او زندگی می کند نسبت به او بی تفاوت شده است. این دو زن که تا حالا هیچوقت همدیگر را ندیده بودند و ۶ هزار مایل با هم فاصله داشتند٬ همدیگر را پیدا می کنند و ...

داستان این فیلم ۴ هفته بعد از فیلم قبلی آغاز می شود. بریجت جونز عشق زندگی اش را پیدا کرده و اکنون از خودش می پرسد، آیا همه چیزهایی که در موردشان رویا پردازی می کرده را بدست آورده است؟

لندن، اواخر قرن نوزدهم. مخترعي نابغه به نام «فيلئاس فاگ» (لوگان) شرط مي بندد که مي تواند دنيا را در هشتاد روز دور بزند. در اين سفر جواني چيني به نام «لو شينگ» (چان) نيز که به خدمت «فاگ» درآمده، او را هم راهي مي کند.

جان برای زندگی به شهر لندن مهاجرت می‌کنند و گارفیلد نیز به همراه آن‌ها عازم این شهر می‌شود. در این میان یک پیرزن ثروتمند تمام دارایی خود را به گربه‌اش «پرنس ۱۲» می‌بخشد. این امر حسادت تنها وارث او «لرد دارگیس» را بر می‌انگیزد. به همین دلیل «لرد دارگیس» درصدد قتل «پرنس ۱۲» برمی‌آید و او را در درون رودخانه می‌اندازد. در همین حال گارفیلد و ادی به گشت و گذار در خیابان‌های لندن مشغولند. درنهایت، طی حادثه‌ای گارفیلد و پرنس جا به جا می‌شوند و گارفیلد به سمت قلعه و در واقع به سوی خطر روان می‌شود…