پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار می‌شود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمی‌داند و تصمیم می‌گیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود...

پس از خدمت طولانی به عنوان مرد قانون،"وایت ارپ" تصمیم می گیرد شغل خود را کنار گذاشته و به برادر خود بپیوندد.او متوجه می شود که آنها با "کلاتونها" گروهی از سارقان و اراذل اوباش در نزاع و درگیری هستند و...

قطاری حامل تجهیزات دارویی و واحد کوچکی از ارتش آمریکا در کوههای راکی حرکت می کند. در میان مسافران فرماندار منطقه، کشیش، پزشک و مارشال ایالات متحده است که یک زندانی را همراه خود دارد. اما هیچ چیز در قطار آنطور که به نظر می آید نیست و...

مارشال "روستر کاگبرن" بطور ناخواسته با "اولا گودنایت" همراه می شود تا قاتلان پدر او را پیدا کنند...