داستان فیلم درباره دو تردست در سال‌های نخست قرن بیستم است. آلفرد بوردن (کریستین بل) و روپرت انجی‌یر (هیو جکمن) دو دوست که در جوانی کار شعبده‌بازی را با هم آغاز کرده‌اند با مرگ همسر روپرت در یکی از شعبده‌بازی‌ها به دشمنانی سخت بدل می‌شود. سال‌ها می‌گذرد آن‌ها تبدیل به شعبده‌بازانی نامی می‌شوند که در کنار تلاش برای بهتر شدن در کارشان، سعی می‌کنند از اسرار کار دیگری آگاه شوند و انتقام گذشته‌ها بگیرند. پای دانشمندانی همچون تسلا نیز به این رقابت باز می‌شود با اختراعاتی میان علم و جادو…

یوری اورلوو (نیکلاس کیج) یک دلال اسلحه است. او کارش را با فروختن اسلحه به اوباش خیابانی شروع می کند و بعد از گذشت ۱۰ سال، با یک فرمانده ارتشی افریقایی قرارداد فروش سلاح می بندد. از طرفی یک مامور پلیس بین الملل نیز او را تعقیب می کند و در این بین او میان وسوسه‌های نفسانی برای ادامه به این تجارت و عذاب وجدان بخاطر این تجارت کثیف، می ماند.

فیلم داستان ریاضی‌دانی به نام «دیوید سامر» ( داستین هافمن ) است که به همراه همسر جوان خود ( سوزان جرج ) به شهرستانی در جنوب نقل مکان می‌کنند. ورود این زوج جوان فضایی ملتهب در شهر به وجود می‌آورد که به درگیری خشونت‌بار ختم می‌شود...

«جک اسپارو» و «باربوسا» که به دنبال یافتن چشمه‌ی جوانی هستند، در میابند که «سیه ریش» و دخترش نیز در جستجوی همان چشمه‌اند.

611 بازمانده‏ ى اردوگاه‏ هاى كار اجبارى نازی‏ها می‏كوشند تا با كشتى "اكسدوس" خود را از قبرس به فلسطین برسانند. اما كشتی‏هاى جنگى انگلیسى مانع حركت كشتى هستند. از طرف دیگر یهودیان، از گروه‏هاى مختلف، براى اشغال فلسطین به مبارزه با اعراب می‏پردازند...