«اجکوم» (هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد.

جانی هوکر، کلاهبرداری خورده‌پا، از دویل لانگان، رئیس مافیایی بزرگ بدون آنکه بداند دزدی می‌کند. لانگان خواهان انتقام از این بی‌حرمتی است. پس از اینکه یکی از همکاران هوکر، لوتر، کشته می‌شود او فرار کرده و نزد هنری گوندورف رابط لوتر می‌رود. هوکر می‌خواهد از توانایی گوندورف استفاده کند تا بتواند لانگان را بکشند. از اینرو، آن‌ها نقشه‌ای پیچیده را طراحی می‌کنند و از برخی افراد نیز کمک می‌گیرند که خود خواهان سهم هستند. در این نقشه هوکر و گوندورف باید از تمامی استعدادهای خود و کمی اعتماد به نفس استفاده کنند

کاباره بر مبنای نمایش موزیکال موفقی در برودوی ساخته می شود و تصویری هولناک و تفکر برانگیز از برلین در دوره ی جمهوری وایمار ارائه می دهد. کارگردانی و طراحی رقص فیلم (طبعاً کار خود فاسی) سبک خاصی دارد. مینه لی آمیزه ای از معصومیت و ناپاکی است و یورک در قالب معمول و بچه محصل وارش در آن سال ها، خوب جا افتاده است. ـ داستان: برلین، اوایل دهه 1930. «سلی بولز» (مینه لی) یکی از نمایشگران کلوب کیت کت با «برایان رابرتس» (یورک) آشنا می شود؛ یک جوان تحصیل کرده ی انگلیسی که برای پیشرفت زبان آلمانی به برلین آمده و با آموزش زبان انگلیسی روزگار می گذراند. آن دو ابتدا دوستی ساده ای را آغاز می کنند اما پس از چندی به هم دل می بازند...

داستان چند دهه عشق و پایداری و سیر یک زن به سوی استقلال. سلی با سختی‌های زیادی در زندگی‌اش روبرو می‌شود، اما در نهایت قدرت و امید فوق العاده‌ای را در پیوندهای ناگسستنی خواهری پیدا می‌کند.

در دهه ۱۹۳۰ در اوکلاهما، در بحبوحه طوفان‌های وحشتناک گرد و غبار منطقه، زنی متقاعد شده است که حضور شومی خانواده‌اش را تهدید می‌کند.