« لسلى » ( تیلر ) ، با گله‏ دار بزرگ ، « بیك بندیكت » ( هادسن ) ، ازدواج كرده است . از طرف دیگر ، جوانى آس‏وپاس به نام « جت رینك » ( دین ) كه به « لسلى » نظر داشته ، حالا صاحب یك چاه نفت شده و به رقابت با « بیك » مى ‏پردازد...

"هدلی لمر" مردی فاسد با ارتباطات سیاسی،افراد خود را به شهری که در مسیر راه آهن است می فرستد تا آنجا را غیرقابل سکونت کنند.وقتی کلانتر کشته می شود مردم شهر از فرماندار تقاضای یک کلانتر جدید را می کنند و...

مارمولکی به‌طور اتفاقی از یک اتومبیل به درون صحرایی خشک و بی‌آب و علف پرت می‌شود. او با راهنمایی یک آرمادیلو خردمند به شهر کوچکی می‌رسد که مردم آن در خشکی و بی آبی به سر می‌برند. رنگو با داستان‌های خیالی که برای مردم شهر تعریف می‌کند و...

اوایل دهه 1880 , اهالی شهر "وارلاک" بعد از فرار آخرین کلانتر خود برای مقابله با قانون شکنان تصمیم به استخدام مارشالی میگیرند. به همین خاطر آنان از "کلای بلیزیل" (هنری فاندا) که به داشتن تپانچه های با دسته طلائی مشهور است دعوت میکنند تا مارشال شهر شود.

"ویل پنی" گاوچرانی سالخورده کاری در یک مزرعه را به دست آورده و مجبور می شود از خانه خود مدتی دور شود. پس از مدتی او متوجه می شود کلبه کوهستانی اش توسط یک زن و پسری اشغال شده است. او می پذیرد آنها تا بهار در کلبه بمانند و ....

سال ۱۸۵۰ است و مردم کالیفرنیا مبارزاتی را راه انداخته‌اند تا به ایالات متحد بپیوندند. «دون آلخاندرو د لا وگا» (باندراس) از توطئه‌ای باخبر شده که تعدادی از ثروتمندان اروپایی از آن حمایت مالی می‌کنند تا جلوی «ایالت» شدن کالیفرنیا را بگیرند و از این رو به نظر می‌رسد که شخصیت پنهانش، «زورو»، باید دوباره وارد میدان شود...