در روایتی جدید از سری داستانهای شرلوک هولمز، کارگاه افسانهای هولمز و دوست و همکار باوفایش جیمز واتسون در جنگی میان نیروی عقل و زور بازو درگیر میشوند، پس از یک سری قتلهای زنجیرهای و اسرارآمیز توسط ساحر «لرد به لک وود» و موفقیت هولمز در بستن پرونده، این بار لرد به لک وود به طور اسرارآمیزی بازگشته و در صدد انجام دوباره قتلها و دیوانگیهای خود و تهدید امنیت کشور انگلستان است و هولمز مأمور جلوگیری از به خطر افتادن آرامش کشور میشود و ...
در نیویورک، دو پیرمرد - یک یهودی و یک آلمانی - در یک سانحه ی رانندگی کشته می شوند. برادر پیرمرد آلمانی، به نام «سل» (اولیویر) که از جنایتکاران زمان جنگ نازی هاست و صندوقچه ای از الماس (که از اردوگاه های مرگ جمع کرده) پیش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماس ها می آید و خیلی زود با مأموری امریکایی به نام «داک لوی» (شایدر) درگیر می شود...
«دالیا ویلیامز» (کانلی) که از شوهرش (اسکات) جدا شده، آپارتمان قدیمی کوچکی در روزولت آیلند نیویورک برای خود و دخترش، «سسی» (گید) پیدا می کند، بی خبر از این که آپارتمان در تسخیر روح ساکن قبلی است…