یک زن گدا یک شاهزادهٔ جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت می‌کند، زن جادوگر به وی یک آینهٔ جادویی که او را از حوادث مطلع می‌کند و یک گل رز می‌دهد که تا بیست‌ویکمین سال تولدش شکوفه می‌دهد، او باید تا آن هنگام عشق واقعی را حس کند تا نفرین را بشکند، وگرنه تا پایان عمر همان جانور زشت باقی خواهد ماند…

شیکاگو. «ریچارد کیمبل» (فورد)، جراح مورد احترام و مشهور، به غلط مسئول قتل همسرش «هلن» (وارد) شناخته و به مرگ محکوم می شود. در راه زندان، بروز حوادثی منجر می شود او بتواند بگریزد و پنهان شود، در حالی که معاون مارشال ایالتی، «ساموئل جرارد» (جونز) سرسختانه در پی او است...

وقتی جسد پیشخدمتی به نام «ترزا» (گیدلی) در ایالت واشینگتن پیدا می شود واف بی آی، مأمور ویژه اش، «چستر دزموند» (آیزاک) و همکار جوانش، «سام استنلی» (ساترلند) را برای تحقیق به آن جا می فرستد.

"توماس کراون" به عنوان یک کارآگاه جنایی در مورد مرگ دختر خود تحقیق می کند.او نه تنها زندگی مخفیانه او، بلکه یک توطئه دولتی را آشکار کرده و با ماموری که قصد دارد مدارک را نابود سازد روبرو می شود...