یک سناتور به نام رانسوم استادارد برای تشییع جنازه و تدفین مردی فقیر به شهر شینبون بازمی گردد و برای یک خبرنگار کنجکاو، داستان واقعی مردی که لیبرتی والانس را از پای درآورد را بازگو می کند.

نمونه‏اى از وسترن‏هاى عظيم و جاه‏ طلبانه و از آن فيلم‏هايى كه وايلر را محبوب كمپانى‏هاى فيلم‏سازى بلند پرواز كرد . بازى‏ها درخشان است و به ويژه هستون چنان قابليت‏هايى را نشان داد كه وايلر او را به ستاره‏ى فيلم بعدى‏اش، بن‏هور (1959) ، تبديل كرد. ـ برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد Burl Ives در اسکار و گلدن گلوب 1959 و نامزد یک جایزه دیگر اسکار ـ داستان: «جيمز مكى» (پك)، ناخداى سابق، به غرب آمده تا با «پاتريشا تريل» (بيكر) ازدواج كند و در مزرعه‏ى پدر «پاتريشا»، «هنرى تريل» (بيكفورد) زندگى كند، ولى از سركارگر مزرعه، «استيو ليچ» (هستون) خوشش نمى‏آيد.....

هفت تیرکش کهنه کاری به نام «کول تورنتن» (وین)، با کمک دوست قدیمی اش کلانتری الکلی به نام «هارا» (میچم)، به مقابله با سلطان گله داری، «بارت جیسن» (آسنر) و هفت تیرکش های تحت فرمانش برمی آید...

کت بالو،دختر جوانی است که برای آموزگاری آموزش دیده است. تبهکاری به نام “تیم استراون” پدر گله دار کت را می کشد. کت نیز با کمک “کید شلین”که ششلول بندی پیر و دائم‌الخمر است به انتقام جویی برمی آید و در این راه در آستانه اعدام قرار می گیرد. داستان فیلم از جایی آغاز می شود که کت در زندان، خود را برای مراسم اعدام آماده می کند و در لحظات آخر پیش از به دار آویخته شدن، خاطرات خود را مرور می کند.