خرگوشی جوان خواسته‌های غیرممکنی دارد و به اندازه کافی تجربه ندارد تا قوانین زندگی را درک کند. با این حال به جنگ نیروهای قدرتمندی می‌رود...

یک پسر نوجوان عازم سفر می‌شود تا به دنبال پدر گمشده‌اش بگردد اما کشف می‌کند که پدرش…

بعد از کشته شدن مادر بامبی توسط یک شکارچی، پدرش که فرمانروای جنگل است هیچ راهی جز نگهداری و تربیت پسر جوان و کنجکاوش ندارد. بامبی نیز در جنگل با دوستان و دشمنان زیادی روبرو می‌شود و می‌خواهد مایه افتخار پدرش باشد و…

علاءالدین در حال سازگار ساختن خودش با یک زندگی جدید و اشرافی است. در قصر فشار بر روی او برای ازدواج با پرنسس یاسمن زیاد است. بعلاوه پس از آن یاگو (طوطی جعفر) در برابر او ظاهر می‌شود و درخواست کمک می‌کند ولی هیچکس از دیدن او خوشحال نمی‌شود. اما با بازگشت جینی از سفرش به دور دنیا اوضاع شروع به بهتر شدن می‌کند. در این حین راهزنی سبک‌مغز به نام ابیس مال چراغ سیاه جعفر را می‌یابد. با استفاده از ابیس مال جعفر راه را برای بازگشت به آگربا با فکر انتقام از علاءالدین و دوستانش فراهم می‌کند…

یکی از روزها اعلانیه‌ای در مزرعه نصب می‌شود مبنی بر اینکه ملک به تصرف عده‌ای دیگر در آمده است. در این میان سه گاوی که در این مزرعه زندگی می‌کنند تصمیم می‌گیرند محل سکونت خود را ترک نکنند. در نتیجه برای حفظ مزرعه به همراه چند حیوان دیگر دسته‌ای را تشکیل می دهند و این شروع حوادث جالب بعدی است…

حالا دیگر الیوت قصد ازدواج با جیزل را دارد ولی قبل از آن باید مشکلی که برای آقای وینی پیش آمده است را حل کند. او توسط گروهی از دزدان ربوده شده است و…

سه سنجاب به نام‌های تئودور، آلوین و سایمون است که استعداد فراوانی در موسیقی دارند و به طور اشتباهی وارد جامعه انسان‌ها شده‌اند. این سنجاب‌های آوازه‌خوان و بامزده با ورودشان به زندگی دیو که یک آهنگ‌ساز معمولی هست باعث تغییر مسیر زندگی او می‌شوند و…