پسر ثروتمند مادر ، وید کینگزلی جونیور ، یک شرقی ، سعی می کند با بازگشت به غرب ، قدم های پدر قاتل خود را دنبال کند تا با اسلیم موزلی جونیور ، پسر شریک سابق پدرش ، همکاری کند. وید با غلبه بر عدم تمایل اولیه اسلیم در پذیرش وی با استفاده از ثروت خود برای خرید یک گاو جوایز و ماشین جدید برای کمک به اسلیم در کار خود به عنوان پیشکسوت در مزرعه خانواده کینگزلی ، که در حال حاضر تحت محاصره یک باند شرور به نام "مهاجمان نقابدار" قرار دارد. وید سخاوتمندانه سعی می کند با 15000 دلار پول خودش وام مرتع را بازپرداخت کند ، اما متأسفانه هیچکدام "عفو کننده" نمی دانند که بانکدار محترم دن هالیس ، فرزند قاتل پدرانشان ، رهبر این باند است.

یک خواننده کلوپ شبانه با دوست پسرش که تحت بازجویی پلیس قرار دارد , در یک موسسه تحقیقاتی موزیکال شرکت می‌کند که توسط استادان مجردی اداره می‌شود و ...

یک زن و شوهر مترقی به یکباره بیکار می شوند و زیر بار قرض قرار میگیرند. همین موضوع باعث می شود که به فکر سرقت بیوفتند و . . .