یک عروس بعد از کمای طولانی، بیدار میشود. اثری از بچه‌ای که قبلا در شکم داشته نیست. تنها چیزی که در ذهن دارد، انتقام گرفتن از تیم قاتلینی است که به او خیانت کردند، تیمی که خودش هم زمانی عضو آن بود.

جزیره‌ای در جنوب ژاپن. «سوسوکه» پسر بچه‌ای پنج ساله است که همراه مادرش در خانه‌ای کوچک بالای صخره‌ای مشرف به یک شهر کوچک بندری زندگی می‌کند. او با یک ماهی قرمز کوچولوی دختر به نام «پونیو» دوستی پیدا می‌کند که آرزو دارد انسان بشود.

لیون اسکات کندی و کلیر ردفیلد،‌ هفت سال بعد از وقایع راکون سیتی دوباره در یک فرودگاه با یک‌دیگر روبرو می‌شوند و باید در مدت ۴ ساعت خطر حمله بیوتروریستی به وقوع پیوسته در فرودگاه را خنثی نمایند…

«ناتالی» (دیاز)،«دیلن» (باریمور) و «الکس» (لیو)، برای مردی به نام «چارلی» (با صدای فورسایت) کار می کنند که هرگز با کارمندان خود رو در رو ملاقات نمی کند. در مأموریت این بار، «اریک ناکس» (راکول)، یکی از نوابغ فن آوری های الکترونیک ربوده شده و «راجر کوروین» اهریمنی (کوری) مظنون شماره ی یک تلقی می شود...