جان صبح در يک هتل ناشناس و عجيب تنها از خواب بر می خيزد. او حافظه اش را از دست داده و پليس نيز بخاطر يکسری جنايت که او هيچ چيزی در موردشان به ياد نمی آورد، در تعقيب اوست. زماني که او می کوشد تا گذشته اش را بخاطر آورد وارد يک دنيای زير زمينی می شود که توسط يکسری موجودات بسيار قدرتمند که به بيگانه مشهور هستند کنترل می شود. اين بيگانه ها دارای اين قدرت هستند که افراد را به خواب ببرند و شهر و اهالی آن را دچار تغيير کنند. اکنون جان بايستی راهی را برای متوقف کردن آنها قبل از اينکه کنترل ذهن وی را بدست گرفته و او را نابود کنند، پيدا کند.
کریس جانسون (نیکلاس کیج) شعبدهبازی در یک هتل کوچک در لاس وگاس است. او از تواناییاش در دیدن دو دقیقهٔ بعد زندگی خود استفاده میکند تا در بازیهای شرطبندی کوچک برنده شود. او در یک عملیات دزدی با هدف قتل دو نفر، که باید کشته شوند، از قتل جلوگیری کرده و اسلحه را از دزد میگیرد. اما به خاطر این که فکر میکنند اسلحه به او تعلق دارد تحت تعقیب قرار میگیرد. با استفاده از تواناییاش میگریزد و…