"اُ دای سو" مرد میان سالی است که در یک روز بارانی ربوده میشود و در مکانی به مدت ۱۵ سال زندانی میشود. پس از آزاد شدن تصمیم میگیرد که دلیل ربوده شدنش را کشف کند و از شخصی که این کار را کرده است انتقام بگیرد و... نام این فیلم در زبان فارسی به اشتباه "پیر پسر" و "پسر پیر" ترجمه شده که عنوان درست آن "رفیق قدیمی" و یا "همکلاسی قدیمی" است.
«جك ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در امریکاست که در اقدامی خودسرانه تهاجمی هسته ای علیه شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند.
«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.
شهری در دنیای آینده ای تاریک و آشفته. قصابی (دریفوس) با کشتن شاگردانش و فروش گوشت آنان به مشتریان تأمین معاش می کند. «لوییزون» (پینون)، دلقک بی کار که تازه استخدام شده، قرار است قربانی جدید او باشد. اما «ژولی» (دونیاک)، دختر قصاب به «لوییزون» دل می بندد و او را از خطر آگاه می کند...
یک نوع بیماری وارد زمین شده و کودکان به آن مبتلا شدند در این حین افرادی کودکان را جمعآوری میکنند و به آنان میگویند که میتوانند بیماری زخم کیهانی را درمان کنند و سپس آنان را به چشمهای میبرند و به همه میگویند از آبی که خاصیت طلسم کردن را دارد بنوشند تا آنان را سربازان خویش کنند. در این حین شخصیتی به نام کلود که خود را مسئول این اتفاق میداند برای نجات کودکان به دنبال آنان میگردد تا آنان را نجات دهد و ...