جیسون بورن مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه‌هایی از گذشته و احتمالاً آینده‌اش می‌باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می‌رود تا آنچه را که می‌خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.

جیسون بورن مجبور می‌شود برای انجام یک عملیات از طرف سازمان سیا، به زندگی سابقش، به‌عنوان یه قاتل حرفه‌ای بازگردد تا زنده بماند.

الف) «رابرت کلیتن دین» (اسمیت)، پدری مهربان، همسری وفادار و وکیل دادگستری، به فروشگاه می رود تا برای همسرش هدیه ای بخرد. اما خودش نمی داند که در ساک خریدش، نواری ویدئویی انداخته اند که قتل اخیر سناتوری امریکایی را به دست «توماس رنولدز» (وویت)، یکی از مأموران فاسد و رده بالای سازمان امنیت آن کشور، نشان می دهد. دیری نمی گذرد که «رنولدز» به تعقیب «دین» می پردازد تا نوار را به چنگ آورد. ب) یک وکیل زمانی که به طور تصادفی شواهد کلیدی دال بر یک جنایت با انگیزه سیاسی دریافت می‌کند، مورد هدف یک سیاستمدار فاسد و آدم‌کش‌های آژانس امنیت ملی او قرار می‌گیرد.

«ستوان فارل» (کاستنر)، افسر اطلاعات نیروی دریایی با زنی به نام «سوزان» (یانگ) آشنا می شود. در حالی که متوجه می شود «سوزان» محبوبه ی وزیر دفاع، «دیوید برایس» (هاکمن) نیز هست. خیلی زود «سوزان» به قتل می رسد و «تام» یقین پیدا می کند که «دیوید» قاتل است…

«جک رایان» (فورد)، مأمور سی.آی.ای، با تحقیق در مورد قاچاقچیان مواد مخدر در کلمبیا متوجه می شود که فساد به سطوح بالای دولت امریکا رخنه کرده است.

پسر بچه ای که در یک مدرسه ی مذهبی محل نگه داری کودکان بی سرپرست زندگی می کند، با مطالعه ی ماجراهای «سایمن جادوگر»، نام «سایمن تمپلار» را برای خود بر می گزیند. سال ها بعد، «تمپلار» (کیلمر)، ملقب به «سینت»، یک سارق حرفه ای اطلاعات محرمانه است....