هیات سولاریس یک پایگاه بر روی سیارهای که نشانههایی از حیات هوشمند در آن دیده شده، برپا کردهاند، اما جزئیات در این مورد مبهم و رازآلود است. بعد از مرگ مشکوک یکی از سه دانشمند ساکن در پایگاه، شخصیت اصلی داستان به جای او فرستاده میشود...
« دكتر بن مكنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) كه همراه پسر كوچكشان براى گذراندن تعطیلات به مراكش رفتهاند ، شاهد قتل یك مأمور مخفى فرانسوى مىشوند كه پیش از مرگش به « بن » مىگوید جاسوسان مىخواهند یك سیاستمدار خارجى را در آلبرت هال بكشند . جاسوسان براى ساكت نگه داشتن آنان پسرشان را مىربایند و زن و شوهر در تعقیبشان به لندن مىروند .
فرمانده آلمانی هاپتمن استرانسکی (ماکسیمیلیان شل) پس از اینکه گروهبان رولف اشتاینر (جیمز کوبرن) از دروغ گفتن برای او امتناع میکند، یک جوخه را در معرض خطر شدید قرار میدهد.
مردی مجرد به نام «چارلز» (گرانت) در یک جشن عروسی «کری» (مک داول) را می بیند و شیفته ی او می شود ...
بدل کاریهای غیر مجاز و رفتار خشن «زاندر کیج» (دیزل)، معروف به «سه ایکس» باعث میشود او به زندان بیفتد و در آن جاست که «اوگاستاس گیبونز» (جکسن) از آژانس امنیت ملی با تهدید او را به استخدام دولت در میآورد…
یک کارآگاه دایره جنایی باید گروهی از تبهکاران که سعی دارند با پخش نوارهای ویدئویی از صحنه های قتل و جنایت، در رسانه محبوبیتی بدست آورند، را متوقف سازد...