در گرمای تابستان خانه‌ای سوت و کور در حومه شهر را ترسیم می‌کند که در آن برادران دوقلوی نه ساله منتظر بازگشت مادرشان هستند. وقتی او بعد از جراحی زیبایی باندپیچی شده به خانه می‌آید، هیچ چیز مثل قبل نیست و بچه‌ها شروع به شک می‌کنند که آیا این زن واقعا همان است که می‌گوید.

بیست و پنج سال پس از آنکه موجی از قتل‌های وحشیانه که شهر ساکت وودزبورو را شوکه کرد، یک قاتل جدید ماسک چهره ارواح را بر تن کرده و برای احیای اسرار گذشته مرگبار شهر شروع به هدف قرار دادن گروهی از نوجوانان می‌کند.