دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.

«رندل پاتریک مک مورفی» (جک نیکلسون) را به جرم تجاوز دستگیر می‌کنند و به حکم دادگاه او را برای بررسی وضعیت روانی اش به بیمارستان روانی ایالتی می‌فرستند. مک مورفی، با مقررات سخت و غیر انسانی تیمارستان که توسط زن سرپرستاری (پرستار رچد با بازی لوئیز فله چر)اعمال می‌شود مخالفت می‌کند. این مخالفت ها باعث دشمنی پرستار با وی می شود و پس از جدالی بین این دو مک مورفی را به بخشی می فرستند که به وی شوک الکتریکی وارد می شود. بعد از وارد کردن شوک الکتریکی به سر او ... ترجمه از رضا بهادری

اقتباسى حرفه ‏اى از نمایش‏نامه ‏ى پرآوازه ‏ى تنسى ویلیامز كه به تمامى در فضاى محدود یك خانه‏ ى اربابى میگذرد و تنها با اتكا به گفت و گوهایى بسیار حساب شده پیش می‏رود . بازى دو شخصیت اصلى فیلم فوق‏ العاده است و بازى ضعیف برخى از بازیگران نقش‏ هاى فرعى را هم جبران میكند . ـ داستان : « بریك » ( نیومن ) ، همسرش ، « مگى » ( تیلر ) را در مورد مرگ دوستش مقصر می‏داند و به همین دلیل از او كه دیوانه ‏وار دوستش دارد متنفر شده و به نوش خوارى پناه آورده است . « بریك » و برادرش ، « كوپر » ( كارسن ) در املاك پدرى جمع شده‏ اند تا سرانجام پدر ( آیوز ) - كه به تشخیص پزشكان در آستانه‏ ى مرگ است - روشن شود ...

«میشل پوآكار» ( بلموندو )، مردى جوان، بى‏ قید و بند و بیكار، روزى پلیسى را مى‏ كشد. سپس در پاریس با « پاتریشا فرانچینى » ( سیبرگ )، مهاجر آمریكایى آشنا مى‏ شود. میشل به پاتریشا پیشنهاد مى‏ كند كه با هم به ایتالیا فرار كنند. اما...

در مکزیک ، دو پسر نوجوان و یک زن جوان در سال‌های پایانی دههٔ سوم زندگی‌اش است. یک سفر جاده ای را آغاز می کنند و یکی دو چیز را در مورد زندگی ، دوستی ، رابطه جنسی و یکدیگر یاد می گیرند.