وقایع در طول یک شب آسیب‌زا در پاریس به ترتیب زمانی معکوس رخ می دهد ، زیرا الکس زیبا به طرز وحشیانه‌ای مورد تجاوز و ضرب و شتم غریبه‌ای در زیرگذر قرار می‌گیرد. دوست پسر و عاشق سابق او با استخدام دو مجرم ، امور را به دست خودشان می‌گیرند تا به آنها در یافتن تجاوزگر کمک کنند تا بتوانند انتقام دقیق خود را بگیرند. یک بررسی همزمان زیبا و وحشتناک از ماهیت مخرب علت و معلول و اینکه چگونه زمان همه چیز را از بین می‌برد.

"آتونی" بعد از یک پارتی قول می دهد تا "ژولیت" را از یتیم خانه نجات دهد. بعد از بیرون آمدن "ژولیت" مادرخوانده وی در تلاش است تا او را به یتیم خانه برگرداند اما برادر کوچکتر "آنتونی" برای نجات دادن "ژولیت" به او پیشنهاد ازدواج می دهد و او قبول می کند...